«مدرسه روابط عمومی»- نفوذ فرآیندی است که طی آن بر افکار، رفتار و عواطف شخص دیگری اثر میگذاریم. این امر میتواند در سطوح مختلف و با افراد مختلف، از جمله رئیس، کارمند و یا همکار، انجام شود و در نهایت به سرعت بخشیدن به موفقیت شما منجر شود.
رابرت سی. یاکل و پیتر ترسی در کتاب خود با عنوان "نفوذ: تاکتیکهای پنهان متقاعدسازی" (۱۹۹۲) به معرفی ۹ تاکتیک اصلی برای نفوذ میپردازند:
۱. متحد ساختن:
ایجاد یک ائتلاف یا گروه مشترک با هدف مشترک میتواند احتمال همکاری و پذیرش تأثیر از سوی طرف مقابل را افزایش دهد.
۲. مشورت:
درخواست نظر و مشورت از طرف مقابل نشاندهنده احترام و ارزش شما برای دیدگاه او است و میتواند او را به همکاری و پذیرش تأثیر شما مایلتر کند.
۳. مبادله:
ارائه پیشنهاد مبادله و ایجاد یک معامله مفید برای هر دو طرف میتواند به جلب موافقت و همکاری طرف مقابل منجر شود.
۴. مورد لطف قرار دادن:
انجام کارهای محبتآمیز و ارائه هدایای کوچک میتواند احساس مُدارا و تشکر در طرف مقابل ایجاد کرده و او را برای پذیرش تأثیر شما آمادهتر کند.
۵. مجذوب کردن:
استفاده از جملات تأکیدی و مثبت، ایجاد احساس امنیت و اعتماد به نفس در طرف مقابل و همچنین توجه به نیازها و خواستههای او میتواند او را به شما جذب کرده و احتمال تأثیرگذاری شما بر او را افزایش دهد.
۶. به طور قانونی:
استفاده از منابع معتبر و قوانین موجود برای تأیید صحبتهای خود و افزایش اعتماد طرف مقابل به شما میتواند به جلب موافقت و همکاری او منجر شود.
۷. جذبه شخصی:
استفاده از ظاهر آراسته، لحن صحبت مناسب و زبان بدن مثبت میتواند شما را جذابتر نشان داده و احتمال تأثیرگذاری شما بر طرف مقابل را افزایش دهد.
۸. فشار:
استفاده از تهدید یا اعمال زور در آخرین حالت و زمانی که هیچ یک از تاکتیکهای دیگر موفق نبوده است میتواند به کار رود. البته باید توجه داشت که استفاده بیش از حد از این تاکتیک میتواند به خرابی رابطه شما با طرف مقابل منجر شود.
۹. متقاعد سازی منطقی:
ارائه استدلالهای منطقی و مستند و استفاده از فکتها و آمار معتبر میتواند به متقاعد کردن طرف مقابل و جلب موافقت او منجر شود.
توصیه به روابط عمومی ها:
با توجه به تاکتیکهای نفوذ ذکر شده، روابط عمومیها میتوانند از این تاکتیکها در راستای ارتباط موثر با مخاطبان و جلب نظر و همکاری آنها استفاده کنند. در اینجا به چند توصیه در این زمینه اشاره میشود:
شما می توانید برای استفاده از دوره های آموزشی روابط عمومی و مشاوره های ما با ما در تماس باشید.
«مدرسه روابط عمومی»- مدل ادکار در روابط عمومی عنوان یادداشتی از دکتر عادل میرشاهی است که در آن به ابعاد مختلف این مدل و کاربرد آن در روابط عمومی می پردازد. مدل ادکار (ADKAR) یکی از مدلهای شناختهشده در مدیریت تغییر است که میتوان از آن در روابط عمومی نیز استفاده کرد. این مدل شامل پنج مرحله است:
۱. آگاهی (Awareness):
مرحله اول در هرگونه تغییر، ایجاد آگاهی در افراد نسبت به نیاز به تغییر است.
در روابط عمومی، این آگاهی میتواند از طریق تحقیقات، نظرسنجی و ارائه گزارشهای دقیق به مخاطبان ایجاد شود.
۲. تمایل (Desire):
پس از ایجاد آگاهی، تمایل به تغییر باید در افراد ایجاد شود.
روابط عمومی میتواند با ارائه پیامهای متقاعد کننده و ایجاد انگیزه، تمایل به تغییر را در مخاطبان افزایش دهد.
۳. دانش (Knowledge):
مرحله سوم، ارائه دانش و اطلاعات لازم برای انجام تغییر است.
روابط عمومی میتواند با برگزاری دورههای آموزشی، ارائه محتواهای آموزشی و پاسخگویی به سؤالات، دانش لازم برای تغییر را در مخاطبان ایجاد کند.
۴. توانایی (Ability):
توانایی انجام تغییر، مرحله چهارم در مدل ادکار است.
روابط عمومی میتواند با ارائه ابزارها و منابع لازم، ایجاد فرصتهای تمرین و حمایت از افراد، توانایی آنها را برای انجام تغییر افزایش دهد.
۵. تقویت (Reinforcement):
تقویت و تثبیت تغییر، مرحله نهایی مدل ادکار است.
روابط عمومی میتواند با تشویق و تقدیر از افراد، جشن گرفتن موفقیتها و ارائه بازخوردهای مثبت، تغییر را در مخاطبان تثبیت کند. با استفاده از مدل ادکار در روابط عمومی، میتوان به طور مشخص، مخاطبان را در فرآیند تغییر مشارکت داد و به نتایج مطلوب دست یافت. برخی از کاربردهای مدل ادکار در روابط عمومی عبارتند از:
با استفاده از این مدل، میتوان فرآیند تغییر را به طور منظم و برنامهریزیشده انجام داد و احتمال موفقیت آن را افزایش داد. ما می توانیم در این مصاف با شما همراه باشیم. برای تقویت روابط عمومی خود با ما تماس بگیرید تا در زمینه آموزش و مشاوره در خدمتتان باشیم.
«مدرسه روابط عمومی»-روابط عمومی ها این روزها تلاش های فراوانی در فضای وب انجام می دهند اما مساله اینجاست که تحقیقات نشان می دهد، آنچه در وب می خوانیم در ذهن ما نمی ماند.
نیکلاس کار در کتاب «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» ترجمه محمود حبیبی، نشر گمان می نویسد: وبپیمایی مستلزم شکل خاص حاد و شدیدی از انجام همزمان چند کار ذهنی است. بازی با پنجرهها علاوه بر اینکه حافظهی کاری را با سیلی از اطلاعات پر میکند، چیزی را بر ما تحمیل میکند که دانشمندان مغز آن را «هزینههای سوئیچینگ» مینامند که بر قوای ذهنی ما تحمیل میشود. هر بار که ما جهت توجهمان را تغییر میدهیم، مغز ما ناگزیر باید از نو به خودش جهت دهد که این باج سنگینی از منابع و ذخایر ذهنی ما میگیرد.