«مدرسه روابط عمومی»- در دنیای پرمشغله امروز که سرعت، تکنولوژی و تقاضای مشتری حرف اول را میزنند، توجه به معنا و مفهوم عمیقتر فعالیتها، به ویژه در حوزه روابط عمومی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
جستجوی معنا، نیازی ذاتی در انسان:
مطالعات نشان میدهند که علیرغم غلبه سرعت و تکنولوژی، تمایل انسان به جستجوی معنا در زندگی نه تنها کمرنگ نشده، بلکه قویتر نیز شده است. تحقیقات دانشگاه ویرجینیا نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد مردم خواهان زندگی پرمعنا هستند.
نقش معنا در زندگی:
معنا در زندگی، فواید متعددی برای سلامتی و ارتقای کیفیت زندگی انسان دارد. این امر منجر به تقویت رفتارهای سالم، افزایش طول عمر، کاهش اختلالات روانی مانند افسردگی و به طور کلی ارتقای سلامت روان میشود.
سه مؤلفه کلیدی در زندگی پرمعنا:
روانشناسان معتقدند که زندگی زمانی پرمعناست که سه مؤلفه کلیدی در آن وجود داشته باشد:
منابع معنا:
منابع معنا به دو دسته کلی "روابط معنادار" و "مشاغل پرمعنا" تقسیم میشوند. در مشاغل پرمعنا، فرد شغل، سرگرمی یا فعالیت خلاقانهای را دنبال میکند که برای او معنادار و ارزشمند است.
نقش روابط معنادار:
مطالعات نشان میدهند که روابط معنادار نقشی کلیدی در زندگی انسان دارند. زمانی که نیاز به ارتباط در انسان مرتفع میشود و احساس تعلقخاطر به جهان و صمیمیت و نزدیکی با اطرافیان را تجربه میکند، حس معناگرایی در او تقویت میشود.
بحرانها و فرصت کشف معنا:
بحرانها میتوانند فرصتی برای کنار گذاشتن عادتها و الگوهای مسموم و کشف خویشتن واقعی و ارزشهای واقعی زندگی باشند. در این شرایط افراد میتوانند به دنبال معنای عمیقتر در زندگی خود بگردند.
معنا در ظرافتهای زندگی:
معنا فقط در تجربیات بزرگ و عظیم وجود ندارد، بلکه در ظرافتها و رفتارهای ساده زندگی نیز میتوان آن را جستوجو کرد. گردش خانوادگی، معاشرت با دوستان و حتی انجام کارهای روزمره نیز میتوانند حامل معنای عمیق و ارزش.
«مدرسه روابط عمومی»- ایده های روابط عمومی برای تبدیل شکست به پیروزی عنوان یادداشتی از دکتر عادل میرشاهی مشاور روابط عمومی است که به روابط عمومی ها در توسعه فعالیت هایشان کمک می کند.
ترس از شکست، مانعی بزرگ در مسیر موفقیت است. این ترس گاه حتی از خود شکست هم بدتر است، چرا که ما را از کشف پتانسیل هایمان باز میدارد. برای تبدیل شکست به پیروزی، باید با آن به طور صحیحی روبرو شویم. در این مقاله، 8 ایده ی روابط عمومی برای تبدیل شکست به پیروزی ارائه می دهیم:
1. شفافیت:
به اشتراک گذاشتن علنی شکست ها و درس های آموخته شده از آنها، اعتماد و همدلی مخاطبان را جلب می کند.
مثال: شرکت "نایک" در سال 1980 با مشکلاتی در تولید کفش های جدید خود مواجه شد. این شرکت با شفافیت کامل، این مشکل را به اطلاع عموم رساند و با ارائه ی راه حل، اعتماد مشتریان خود را حفظ کرد.
2. مسئولیت پذیری:
پذیرش مسئولیت اشتباهات و ارائه ی راه حل برای جبران آنها، نشان دهنده ی صداقت و تعهد به مشتریان است.
مثال: شرکت "تویوتا" در سال 2010 به دلیل نقص فنی در برخی از مدل های خود، مجبور به فراخوانی گسترده ی خودروها شد. این شرکت با پذیرش مسئولیت کامل این نقص، به سرعت اقدام به تعمیر و جبران خسارت مشتریان خود کرد.
3. بازخورد:
جمع آوری و تحلیل بازخوردها از مخاطبان، فرصتی برای بهبود و پیشرفت ارائه می دهد.
مثال: شرکت "Lego" با ایجاد پلتفرمی آنلاین، از مشتریان خود می خواهد تا نظرات و پیشنهادات خود را در مورد محصولات این شرکت ارائه دهند. Lego از این بازخوردها برای بهبود کیفیت محصولات و خدمات خود استفاده می کند.
4. داستان سرایی:
به اشتراک گذاشتن داستان های الهام بخش از شکست و غلبه بر آن، می تواند به مخاطبان در مواجهه با چالش های خود کمک کند.
مثال: کتاب "اپرا وینفری: از خاکستر تا ثروت" داستان زندگی اپرا وینفری، مجری مشهور آمریکایی، است. این کتاب شرح می دهد که چگونه او با وجود تجربه ی سختی ها و شکست ها در زندگی، به موفقیت دست یافته است.
5. تمرکز بر نقاط قوت:
برجسته کردن نقاط قوت و دستاوردها، اعتماد به نفس و اعتبار برند را حفظ می کند.
مثال: شرکت "Apple" علیرغم برخی شکست ها در طول تاریخ خود، همیشه بر نوآوری و خلاقیت خود تمرکز کرده است. این تمرکز، به حفظ اعتبار و محبوبیت این برند کمک کرده است.
6. تعامل با مخاطبان:
ایجاد فرصت هایی برای گفتگو و تعامل با مخاطبان، به درک بهتر نیازها و انتظارات آنها کمک می کند.
مثال: شرکت "Airbnb" از طریق شبکه های اجتماعی و وبلاگ خود، به طور فعال با مخاطبان خود تعامل دارد. این تعامل، به Airbnb کمک می کند تا خدمات خود را به طور مداوم بهبود بخشد.
7. استفاده ازلطایف و ظرایف:
استفاده ی مناسب از طنز و شوخ طبعی می تواند تلخی شکست را کمرنگ کند و فضای مثبتی ایجاد کند.
مثال: شرکت "Dove" در یکی از تبلیغات خود، به موضوع نقص های ظاهری و اعتماد به نفس زنان پرداخت. این تبلیغ با استفاده از طنز و شوخ طبعی، به زنان کمک کرد تا نگاهی مثبت تر به خود داشته باشند.
8. یادگیری مداوم:
تعهد به یادگیری و پیشرفت از طریق شکست، نشان دهنده ی پویایی و انعطاف پذیری برند است.
مثال: شرکت "Netflix" با وجود شکست در برخی از پروژه های خود، همیشه به دنبال یادگیری و پیشرفت بوده است. این تعهد به یادگیری، به Netflix کمک کرده است تا به یکی از بزرگترین شرکت های ارائه ی خدمات آنلاین فیلم و سریال تبدیل شود.
میرشاهی می گوید: با استفاده از ایده های روابط عمومی، می توان شکست را به فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کرد. شفافیت، مسئولیت پذیری، بازخورد، داستان سرایی، تمرکز بر نقاط قوت، تعامل با مخاطبان،استفاده از ظرایف و لطایف و یادگیری مداوم، کلیدهای تبدیل شکست به پیروزی هستند.
«مدرسه روابط عمومی»- اخلاق یکی از مقولات بسیار مهم در حوزه روابط عمومی است که دکتر عادل میرشاهی در این یادداشت به اخلاق های مخرب روابط عمومی می پردازد. یکی از این اخلاقیات غرور کاذب است. غرور کاذب یکی از رفتارهای مخرب در میان مدیران، به خصوص مدیران ارشد اجرایی است. این اعتماد به نفس بیش از حد میتواند منجر به نابودی خود فرد و سازمان تحت مدیریتش شود.
عواقب غرور کاذب:
مدیران مغرور در زمان بروز مشکل، دیگران را مقصر میدانند.
آنها معتقدند که تنها خودشان میتوانند کار درست را انجام دهند و انتقاد را به مثابه تحقیر شخصی تلقی میکنند.
این افراد به طور افراطی از خود تعریف میکنند و با همکاران و مشتریان خود به طور خودبینانه رفتار میکنند.
مدیران مغرور به ارزشهای شرکت پایبند نیستند و الگوی مناسبی برای دیگران نیستند.
آنها از دیگران انتظار رفتار درست دارند، در حالی که خودشان به این رفتارها پایبند نیستند.
تفاوت غرور کاذب با اعتماد به نفس:
افراد مغرور به طور مداوم رفتارهای منفی از خود نشان میدهند.
آنها هیچ انتقادی را برنمیتابند و منتقدان خود را تنبیه میکنند.
حجم زیادی از رفتارهای مضر در سازمان مشاهده میشود.
تاثیرات مخرب غرور کاذب:
غرور کاذب در مدیران، کارکنان را دلسرد میکند و استعدادهای ارزشمند را از سازمان فراری میدهد.
غرور کاذب منجر به تضعیف تیمها و اتخاذ استراتژیهای غلط میشود.
راهکارهای مقابله با غرور کاذب:
مدیران باید نسبت به عواقب غرور کاذب آگاه باشند.
آنها باید پذیرای انتقاد و بازخورد دیگران باشند.
مدیران باید بر کار تیمی و همکاری با دیگران تمرکز کنند.
فضای سازمان باید به گونهای باشد که افراد بتوانند بدون ترس از انتقام، نظرات خود را بیان کنند.
نقش روابط عمومی:
روابط عمومی باید عواقب غرور کاذب را به اطلاع مدیران و کارکنان برساند.
برنامههای آموزشی برای ارتقای آگاهی و مهارتهای بین فردی مدیران ارائه دهد.
فضایی برای گفتگو و تبادل نظر بین مدیران و کارکنان ایجاد کند.
در نتیجه غرور کاذب یک اخلاق مخرب در روابط عمومی است که میتواند عواقب ناگوار برای سازمان و روابط عمومی داشته باشد. ما نیز می توانیم در این مصاف با دوره های آموزشی و مشاوره های تخصصی در کنار شما باشیم. لطفا با ما تماس بگیرید.